
به گزارش سایت مشهد فوری، دختر 13 ساله ای که هنوز آثار مصرف مواد مخدر بر چهرهاش نمایان بود با حالتی خواب آلود به تشریح ماجرای تلخ زندگی اش پرداخت و به مشاور و کارشناس اجتماعی کلانتری سپاد مشهد گفت: از وقتی که دست راست و چپم را شناختم همواره شاهد مشاجره و درگیری های پدر و مادرم بودم. آن ها هیچ سازگاری و تفاهم اخلاقی با هم نداشتند و همیشه سرو صدا و دعوای آن ها همسایه ها را به خانه ما می کشاند. با این وجود من هر روز به مدرسه می رفتم و دوست نداشتم پس از پایان کلاس ها به منزل بازگردم چرا که از دیدن مشاجره های شدید پدر و مادرم رنج می بردم درس هایم خیلی ضعیف شده بود ولی باز هم به تحصیلاتم ادامه می دادم چرا که چند ساعت از خانه، پدر و مادرم دور بودم. زمانی که کلاس اول راهنمایی بودم اختلافات پدر و مادرم شدت گرفت به طوری که آن ها مجبور شدند از یکدیگر طلاق بگیرند. در این میان قاضی دادگاه حق حضانت مرا به مادرم سپرد و من در حالی که پدرم را نیز خیلی دوست داشتم نزد مادرم ماندم و به تحصیل ادامه دادم. حدود یک سال از جدایی پدر و مادرم می گذشت و من شرایط خوبی نداشتم چرا که مادرم پس از طلاق دچار افسردگی و مشکلات اقتصادی شدیدی شده بود و با هر بهانه ای با من سر ناسازگاری می گذاشت. پدربزرگ پدری ام وقتی این شرایط را دید پیشنهاد کرد مادرم مرا به آن ها بسپارد ولی مادرم گفت فقط در قبال دریافت 40 میلیون تومان حاضر است حضانت مرا به آن ها واگذار کند اما پدر بزرگم چنین پولی نداشت تا این که حدود یک ماه قبل به مادرم گفتم پدرم در شیراز ازدواج کرده است و ما را نیز به مجلس عروسی باشکوه خود دعوت کرده است. مادرم با شنیدن این جمله بسیار آشفته شد و در حالی که تهمت های زشتی مانند «هرجایی» به من می زد دست مرا گرفت و به خانه پدربزرگم برد. من که از رفتارهای مادرم به شدت ناراحت شده بودم، خیلی زود گرفتار محبت های واهی پسر همسایه پدر بزرگم شدم تا پس از ازدواج به او ثابت کنم که «هرجایی» نیستم. به همین خاطر از خانه فرار کردم و با پسر همسایه تماس گرفتم. او که در جریان سرگردانی و آوارگی خیابانی من قرار گرفته بود به سراغم آمد و مرا به منزل یکی از دوستانش برد. آن جا دو پسر جوان دیگر هم حضور داشتند. آن ها شروع به مصرف مواد مخدر کردند و مرا نیز وادار کردند تا از آن مواد استفاده کنم دیگر حالت طبیعی نداشتم که پسر همسایه مرا داخل یکی از اتاق ها برد و... روز بعد وقتی متوجه موضوع شدم گریه کنان به منزل پدربزرگم بازگشتم و ماجرای افتادن در دام پسر همسایه را برای عمه ام بازگو کردم که او مرا به کلانتری آورد ....
شایان ذکر است به دستور سرگرد زمینی (رئیس کلانتری سپاد مشهد) جوان 18 ساله مورد ادعای دختر نوجوان دستگیر و پرونده آنان به دادگاه ارسال شد.
انتهای پیام/
پایگاه خبری مشهد فوری (mashhadfori.com)

به گزارش سایت مشهد فوری، دختر 13 ساله ای که هنوز آثار مصرف مواد مخدر بر چهرهاش نمایان بود با حالتی خواب آلود به تشریح ماجرای تلخ زندگی اش پرداخت و به مشاور و کارشناس اجتماعی کلانتری سپاد مشهد گفت: از وقتی که دست راست و چپم را شناختم همواره شاهد مشاجره و درگیری های پدر و مادرم بودم. آن ها هیچ سازگاری و تفاهم اخلاقی با هم نداشتند و همیشه سرو صدا و دعوای آن ها همسایه ها را به خانه ما می کشاند. با این وجود من هر روز به مدرسه می رفتم و دوست نداشتم پس از پایان کلاس ها به منزل بازگردم چرا که از دیدن مشاجره های شدید پدر و مادرم رنج می بردم درس هایم خیلی ضعیف شده بود ولی باز هم به تحصیلاتم ادامه می دادم چرا که چند ساعت از خانه، پدر و مادرم دور بودم. زمانی که کلاس اول راهنمایی بودم اختلافات پدر و مادرم شدت گرفت به طوری که آن ها مجبور شدند از یکدیگر طلاق بگیرند. در این میان قاضی دادگاه حق حضانت مرا به مادرم سپرد و من در حالی که پدرم را نیز خیلی دوست داشتم نزد مادرم ماندم و به تحصیل ادامه دادم. حدود یک سال از جدایی پدر و مادرم می گذشت و من شرایط خوبی نداشتم چرا که مادرم پس از طلاق دچار افسردگی و مشکلات اقتصادی شدیدی شده بود و با هر بهانه ای با من سر ناسازگاری می گذاشت. پدربزرگ پدری ام وقتی این شرایط را دید پیشنهاد کرد مادرم مرا به آن ها بسپارد ولی مادرم گفت فقط در قبال دریافت 40 میلیون تومان حاضر است حضانت مرا به آن ها واگذار کند اما پدر بزرگم چنین پولی نداشت تا این که حدود یک ماه قبل به مادرم گفتم پدرم در شیراز ازدواج کرده است و ما را نیز به مجلس عروسی باشکوه خود دعوت کرده است. مادرم با شنیدن این جمله بسیار آشفته شد و در حالی که تهمت های زشتی مانند «هرجایی» به من می زد دست مرا گرفت و به خانه پدربزرگم برد. من که از رفتارهای مادرم به شدت ناراحت شده بودم، خیلی زود گرفتار محبت های واهی پسر همسایه پدر بزرگم شدم تا پس از ازدواج به او ثابت کنم که «هرجایی» نیستم. به همین خاطر از خانه فرار کردم و با پسر همسایه تماس گرفتم. او که در جریان سرگردانی و آوارگی خیابانی من قرار گرفته بود به سراغم آمد و مرا به منزل یکی از دوستانش برد. آن جا دو پسر جوان دیگر هم حضور داشتند. آن ها شروع به مصرف مواد مخدر کردند و مرا نیز وادار کردند تا از آن مواد استفاده کنم دیگر حالت طبیعی نداشتم که پسر همسایه مرا داخل یکی از اتاق ها برد و... روز بعد وقتی متوجه موضوع شدم گریه کنان به منزل پدربزرگم بازگشتم و ماجرای افتادن در دام پسر همسایه را برای عمه ام بازگو کردم که او مرا به کلانتری آورد ....
شایان ذکر است به دستور سرگرد زمینی (رئیس کلانتری سپاد مشهد) جوان 18 ساله مورد ادعای دختر نوجوان دستگیر و پرونده آنان به دادگاه ارسال شد.
انتهای پیام/
26
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما پس از تایید توسط مدیر سایت منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت و افترا باشند منتشر نخواهند شد.
- پیام هایی که غیر از زبان پارسی یا غیر مرتبط باشند منتشر نخواهد شد.
- انتقام هولناک رقیب عشقی!
- فوت یک پیرمرد روی ریل قطار در مشهد
- 3 کشته در آتش سوزی خودرو جاده گناباد به تربت حیدریه
- بزرگراه جنوبی مشهد را کامل حذف و رویههای تصمیمگیری را اصلاح کنید
- شکارچی آهو دستگیر شد
- انبار کالاهای مسروقه کشف شد/۸۴۲ قطعه لوازم سرقتی در خانه سیاه
- سارق حرفهای وسایل و اموال مردم در باغویلاهای شاندیز دستگیر شد
- باند خانوادگی سارقان حرفهای دستگیر شد
- سامانه سرد و مرطوب در راه خراسان رضوی
- یک فوتی در برخورد تریلی با ایسوزو در جاده تربتحیدریه
اخبار ایران و جهان
- شعرخوانی یک نماینده در صحن مجلس در واکنش به اظهارات اخیر "واعظی" درباره نرخ ارز
- نام یکی از رأی دهندگان به علی کریمی فاش شد
- دو روایت از سانچی و ابطال گواهی مرگ/ تماسهای مشکوک درباره زنده بودن سرنشینان از آفریقا بود
- نامه٣٧ صفحهای خاتمی به رهبری
- استوری علی کریمی در واکنش به نتایج انتخابات فدراسیون فوتبال
- سرگذشت زن جوان که از ۱۸ سالگی تستر مواد مخدر شد/ ویدئو
- پرواز از مبدا و مقصد ۳۲ کشور به ایران ممنوع شد
- جزئیاتی تازه درباره نامه رییس دولت اصلاحات به رهبر انقلاب/ خاتمی نه برانداز است، نه میتواند سکوت کند
- ایران پیشنهاد اروپا درباره مذاکره مستقیم با آمریکا را رد کرد
- سفیر ایران در آنکارا به وزارت خارجه ترکیه فراخوانده شد
- توهین روزنامه کیهان به سیدمحمد خاتمی
- توضیح رئیس دفتر سیدمحمد خاتمی درباره خبر نامهٔ خاتمی به مقام معظم رهبری
- اگر حدادعادل دست فرح را بوسیده احمدی نژاد صورت مادر چاوز را بوسیده است!/ شخصیت ها معصوم نیستند
- تیزر تبلیغاتی سردار سعید محمد؛ "نگهت آتشین، سخنت دلنشین"
- واکنش علمای اهل سنت کشور درباره حوادث سراوان چه بود؟
- متاسفانه صداوسیما آنقدر که برای ورزش وقت میگذارد برای امام زمان وقت نمیگذارد/ رضا پهلوی را رضاخان کبیر مینامند
- ایران و آمریکا؛ گاهی دور، گاهی نزدیک / مخاطبان خبرفوری به آینده برجام خوشبین نیستند
- نخستین واکنش بایدن علیه ایران پس از حمله ارتش آمریکا به شرق سوریه
- روایت دسته اول آمریکاییها از حمله موشکی ایران به پایگاه هوایی عین الاسد
- سحر زکریا تهدید کرد