3 روایت در شب عید قربان همراه با تولیت آستان قدس رضوی
در شب عرفه، وقتی شهر در آستانه عید قربان غرق در دعا و نیایش بود، سه خانه کوچک در مشهد، میزبان مهمانی ویژه شدند؛ آیتالله مروی، تولیت آستان قدس رضوی، در سکوت و بیهیاهوی دوربین، به دیدار خانوادههایی رفت که سختی روزگار در تار و پود زندگیشان تنیده بود. روایتی از سه خانه، سه رنج، و احسانی کریمانه در شب رحمت...

دست هایش
ارسلان را می گویم.10 ساله بود، اما با همان لباس قصابی مقابل تولیت نشسته،لباسی کثیف و آغشته به خون همراه با برادر15 ساله اش در مغازه قصابی کار می کند که خرج و مخارج دوبرادر کوچکترشان و مادر باردارش را بدهند،هرچند اجاره خانه شان عقب افتاده و خبری از پدر مفقودشان هم ندارند. ارسلان دستش را نشان می دهد که ساطور قصابی زخمی اش کرده و... مادر بنا دارد فرزند پنجم را بفروشد...
چشم هایش
همان دختر موقر را می گویم. شاگرد ممتاز مدرسه، مادرش فلج است و زمین گیر،پدرش صرع دارد و از کار افتاده، برادرش بازیافت جمع می کند، خانه شان از زمین و آسمان نم زده است،بوی رطوبت همه جا را گرفته،وقتی دستور ثبت نام رایگان در مدارس امام رضا(ع) را می شنود،چشم هایش برق می زند و...
اشکهایش
همان مادر را می گویم که4 فرزندش را بدون سایه پدر به سختی به دندان گرفته،قلب بزرگی دارد اما تلاطم روزگار سخت فشارش داده،مادر طلبه است،علم دین می خواند،با آبروست ، اما از پس هزینه های زندگی اصلا نمی تواند بر بیاید، ناگهان هق هق پسر 9 ساله که اشکهایش را با آستین پیراهنش پاک می کند فضا را منقلب می کند
احسان کریمانه
دیشب همراه با آیتالله مروی بدون حضور دوربینهای تلویزیونی و یا مستندسازی نظاره گر چشم های متحیر محرومان بودم،هر سه خانه ای که رفتیم کوچک بودند،نهایتا30 متر یا 40 متر، هر سه خانه اجاره ای بودند و کل اسبابشان در یک وانت جا می شد، خادم الرضا(ع) که خود را مقید به این بازدید های سرزده و منظم می داند، در شب عید قربان ودقایقی بعد از دعای عرفه مهمان آنها شده بود. شب خاصی بود.هم برای من هم برای آن سه خانواده،همچون باران رحمت الهی که آسمان دیار خورشید را در این شب دگرگون کرد، حضور تولیت آستان قدس رضوی در منزل خانواده های کم برخوردار ، بارقه ای از مهر امام رئوف (ع) به مجاوران کویش را به تصویر کشید.او متواضعانه و با حوصله شرح حال افراد خانواده را میشنید و برای حل مشکلات آنها سریع تصمیم میگرفت و دستور می داد ،از خرید و اجاره خانه گرفته تا لوازم منزل و خرج درمان و تحصیل و... و من بر لب خدارا شکر می گفتم از این احسان مخلصانه و کریمانه.
ارسال نظر