عشق به امام رضا(ع) مرز نمیشناسد
داستان علاقه یک دانشمند آلمانی به امام رئوف(ع) که نشان میدهد برای شناخت اهل بیت(ع) کافی است درهای قلب را باز کرد تا با نور وجودی آنها آشنا شد

به گزارش مشهد فوری؛ در دنیایی که تفاوتهای دینی، فرهنگی و ملیتی گاه دیوارهایی بلند میان انسانها میسازد، داستانهایی از عشق و ارادت غیرمسلمانان و غیرایرانیان به اهل بیت پیامبر اسلام(ص) نشان میدهد که حقیقت و زیبایی اخلاقی مرز نمیشناسد. این عشق نه از روی تعصب مذهبی، بلکه از درون آگاهی، شناخت و تاثیر عمیق فضایل انسانی سرچشمه میگیرد. کم نیستند کسانی که نه تنها ایرانی و شیعه نیستند که حتی مسلمان هم نبوده، ولی با دیدن و شنیدن کرامات و فضایل اهل بیت(ع) چنان شیفته این بزرگان می شوند که مایه غبطه دیگران شدهاند. یکی از این افراد «کاتارینا (کاترینا) مولر» استاد و پژوهشگر آلمانی است که در ادامه بیشتر با او آشنا خواهیم شد.
تجلی انسان کامل
اهل بیت پیامبر(ص) و امامان شیعه(ع) در روایات به عنوان انسانهای کامل معرفی شدهاند. کسانی که در گفتار، رفتار، اخلاق و منش، والاترین صفات انسانی را به نمایش گذاشتهاند. این ویژگیها نهتنها دل مسلمانان را ربوده، بلکه بسیاری از غیرمسلمانان را هم شیفته خود کرده است. بسیاری از غیرمسلمانان، از مسیحیان گرفته تا بوداییان، با مطالعه زندگی اهل بیت(ع) به عمق انسانیت و معنویت آنان پی بردهاند. در مراسم عزاداری این بزرگان شاهد حضور غیرمسلمانانی هستیم که با احترام و عشق، در کنار شیعیان به عزاداری میپردازند. این حضور نه از سر اجبار یا تبلیغ، بلکه از دل حقیقتجویی و همدلی انسانی است. این عشق از جنس فطرت است، از جنس نور و حقیقتی که در عمق وجود انسانها نهفته است.
آغاز شناخت امام(ع)
«کاتارینا مولر»، استاد رشته مردمشناسی دانشگاه توبینگن آلمان یکی از افرادی است که خیلی اتفاقی با امام رضا(ع) آشنا شد، ولی دل در گرو عشق و محبت این حضرت داد. به گزارش خبرگزاری فرهنگ رضوی، وی درباره آشنایی خود با امام رئوف(ع) چنین میگوید: «من یک مردمشناس آلمانی هستم، متاسفانه بدون ریشه و پیشینه ایرانی در جایی که ۶ هزار کیلومتر از مشهد دورتر است بزرگ شده و آموزش دیدهام. اولین بار به عنوان یک دانشجو که قصد انجام تحقیق خاصی هم نداشتم و فارسی هم نمیتوانستم صحبت کنم، به مشهد سفر کردم. در پرواز کنار یک پزشک هلندی که ریشه افغانستانی داشت، نشستم. او به من توضیح داد که برای زیارت امام رضا(ع) سفر میکند. در این موقعیت ما دو نفر شبیه به هم کنار یکدیگر نشسته بودیم: یک زائر و دیگری یک محقق ساده. من در آن نگاه و شناخت کوتاه از آن فرد متوجه شدم که عشقی به امام رضا(ع) و جایی که برای زیارت آن عازم است، دارد. از آنجا بود که مسیر شناخت من به امام رضا(ع) آغاز شد.»
عشق به امام(ع) هویت ایرانیان است
وی در ادامه روند پژوهش خود را چنین توضیح میدهد: «اولین قدم جایی بود که من در یک خوابگاه دانشجویی با دانشجویان مختلف از ملیتهای متفاوت آشنا میشدم. هرکدام از این دانشجویان از رابطه و تجارب شخصی خودشان با موضوع امام رضا(ع) و زیارت توضیح میدادند. نتایج پژوهشی من نشان داد که امام رضا(ع) از هویت فردی و جمعی ایرانیها قابل تفکیک و جداشدنی نیست. این در لایههای مختلف جامعه ایرانی وجود دارد. بعد از دو سال تحقیق و پژوهش در این زمینه حالا این شناخت باعث شد تا من سفرهای بیشتری را به مشهد انجام دهم. دقیقا مانند افرادی که هر سال به مشهد برای زیارت میروند، من هم این کار را انجام میدهم. من بعد از انجام کار پایاننامه خود به این فکر نکرده بودم که بخواهم این کار را ادامه بدهم. اما پس از آن استاد راهنمای من پیشنهاد داد که موضوع رساله دکتری خود را درباره امام رضا(ع) بنویسم. آن پیشنهاد را با کمال میل پذیرفتم و شروع کردم به کار تخصصی و علمی در کنار یک تیم تحقیقاتی. یکی از دوستان به من گفت که فاصله بین سفر تحقیقاتی و زیارتی یک خط باریک است. حق با او بود. سفری که جسم آدم در آن به حرکت درمیآید، باعث تحرک روح هم میشود و این باعث شده تا حرم امام رضا(ع) به یک جای خاصی تبدیل شود.»
ارسال نظر