مروری بر امواج الیوت، رازهای وال استریت و کاربرد تحلیل بنیادی در بازارهای مالی
چکیده : موفقیت در این عرصه یک شبه به دست نمیآید. بازار مالی مثل یک اقیانوس بزرگ و پر رمز و راز است که برای پیمودن آن به قطبنما، نقشه و البته کمی شجاعت نیاز دارید. ما امروز میخواهیم سه تا از مهمترین ابزارهای این سفر را با هم مرور کنیم.

موفقیت در این عرصه یک شبه به دست نمیآید. بازار مالی مثل یک اقیانوس بزرگ و پر رمز و راز است که برای پیمودن آن به قطبنما، نقشه و البته کمی شجاعت نیاز دارید. ما امروز میخواهیم سه تا از مهمترین ابزارهای این سفر را با هم مرور کنیم؛ ابزارهایی که هر تریدر و سرمایهگذار موفقی باید آنها را بشناسد. گاهی اوقات این حجم از اطلاعات کمی گیجکننده میشود، ولی نگران نباشید! در طول این سالها دیدهام که چطور با یادگیری درست و تمرین مداوم، میتوانید این پازلها را کنار هم بچینید و به یک تحلیلگر و معاملهگر حرفهای تبدیل شوید.
ما ابتدا به سراغ یکی از هیجانانگیزترین روشهای تحلیل تکنیکال میرویم، یعنی آموزش امواج الیوت با وین گورمن. سپس سری به قلب تپنده سرمایهگذاری جهان، وال استریت میزنیم و میبینیم که سرمایهگذاری در بورس با روزنامه وال استریت ژورنال چه ارتباطی دارد. در انتها هم به سراغ ابزار همیشگی و مطمئن، یعنی تحلیل بنیادی میرویم. پس قلم و کاغذتان آماده باشد که میخواهیم سفرمان را شروع کنیم.
آموزش امواج الیوت با وین گورمن
امواج الیوت (Elliott Wave Principle) یکی از مفاهیم عمیق و پرچالش در تحلیل تکنیکال است. این نظریه که توسط رالف نلسون الیوت ارائه شد، بر این باور استوار است که قیمتهای بازار در الگوهای خاصی حرکت میکنند که نشاندهنده روانشناسی جمعی معاملهگران است. الیوت کشف کرد که این الگوها شبیه به امواج متوالی هستند: پنج موج جنبشی در جهت روند بزرگتر و سه موج اصلاحی در خلاف جهت آن. در واقع، بازار همیشه در حال تکرار این چرخه ۸ موجی است، گویی که ریتم و ضربان خاصی دارد. یادگیری این نظریه به شما کمک میکند تا بتوانید ساختار بزرگتر بازار را درک کرده و نقاط احتمالی پایان روند یا شروع حرکت جدید را شناسایی کنید.
وین گورمن (Glenn Neely) یکی از شاگردان برجسته این مکتب بوده که با ارائه دیدگاههای جدید و قوانین سختگیرانهتر، نظریه امواج الیوت را توسعه داد. سیستم او که به تحلیل امواج نئو (Neowave) معروف است، تلاش میکند تا ابهامات و نقاط ضعف نسخه کلاسیک الیوت را برطرف سازد. او با افزودن جزئیات دقیقتر در تعریف الگوها و ارائه قوانین جدید برای تعیین اعتبار شمارش امواج، دقت تحلیل را به شکل چشمگیری افزایش داد. شاید فکر کنید این موضوع کمی شبیه به کلاسهای فلسفه باستانی است، اما در واقعیت، برای یک تریدر حرفهای، درک دقیق این قواعد مانند داشتن یک ذرهبین قوی برای مشاهده جزئیات کوچک نمودار ضروری است.
ساختار پنج موجی محرک و سه موجی اصلاحی
نظریه الیوت قلب تپندهاش را در این ساختار ۸ موجی جای داده است. ساختار پنج موجی محرک و سه موجی اصلاحی نمایانگر حرکت اصلی و سپس استراحت یا عقبنشینی بازار است.
وال استریت کجاست؟ سرمایه گذاری در بورس وال استریت ژورنال!
وقتی نام وال استریت به میان میآید، ناخودآگاه ذهن ما به سمت مرکز ثقل مالی جهان، یعنی قلب نیویورک، سفر میکند. وال استریت یک خیابان نسبتاً کوتاه در محله منهتن جنوبی است که محل استقرار بزرگترین بانکها، شرکتهای کارگزاری و بورس اوراق بهادار نیویورک (NYSE) میباشد. اما فراتر از یک مکان فیزیکی، وال استریت به یک مفهوم، یک نماد و یک استعاره برای تمام فعالیتهای بازار سرمایه، قدرت اقتصادی و مرکز تصمیمگیریهای مالی جهان تبدیل شده است. در واقع، وقتی میگوییم "بازار در حال گوش دادن به وال استریت است"، منظور ما نه فقط یک خیابان، بلکه تمام آن بازیگران بزرگ و تأثیرگذار در حوزه مالی است که با تصمیمات خود، جهتدهی به جریان سرمایه را تعیین میکنند.
در این میان، وال استریت ژورنال (The Wall Street Journal - WSJ) یکی از معتبرترین و پرنفوذترین روزنامههای مالی جهان است. این روزنامه نقش حیاتی در اطلاعرسانی و تحلیل رویدادهای مالی و اقتصادی دارد. بسیاری از سرمایهگذاران و تریدرهای بزرگ برای سرمایه گذاری در بورس و درک عمیقتر تحولات بازار به طور روزانه به آن مراجعه میکنند. WSJ نه تنها اخبار لحظهای شرکتها و بازارهای جهانی را پوشش میدهد، بلکه مقالات تحلیلی عمیق، نظرات کارشناسان برجسته و گزارشهایی در مورد سیاستهای پولی و اقتصادی ارائه میکند.
نحوه تأثیرگذاری وال استریت ژورنال بر تصمیمات سرمایهگذاری
اغلب اوقات، ما به عنوان معاملهگر، آنقدر غرق در نمودارها و تحلیلهای تکنیکال میشویم که از تأثیر شگرف اخبار و رویدادهای بنیادی غافل میمانیم. اینجاست که وال استریت ژورنال وارد عمل میشود. این نشریه با پوشش جامع خود، نه تنها خبرها را انتقال میدهد، بلکه غالباً با ارائه دیدگاههای تحلیلی، جهتدهی به افکار عمومی و سرمایهگذاران بزرگ را آغاز میکند. مثلاً، یک گزارش عمیق درباره وضعیت یک صنعت خاص یا نقد و بررسی مدل کسبوکار یک شرکت بزرگ، میتواند به طور مستقیم بر اعتماد سرمایهگذاران و در نتیجه بر قیمت سهام آن شرکت تأثیر بگذارد.
سرمایه گذاری در بورس وال استریت ژورنال به طور استعاری، یعنی سرمایهگذاری با چشمانی باز و آگاهی کامل از فضای کلان اقتصادی. تیترهای اصلی و مقالات صفحه اول این نشریه، اغلب به یک "نشانگر" (Indicator) برای احساسات بازار (Market Sentiment) تبدیل میشوند. وقتی یک مقاله مهم منتشر میشود، تریدرهای فارکس به سرعت آن را تحلیل میکنند و تصمیمات معاملاتی خود را بر اساس برآوردی که از واکنش بازار به آن خبر دارند، تنظیم میکنند. بنابراین، نادیده گرفتن این منبع مهم خبری، مانند این است که در یک طوفان دریایی، رادیوی هواشناسی را خاموش کنید.
وال استریت؛ نماد قدرت یا حباب مالی؟
وال استریت کجاست؟ در ذهن بسیاری از مردم، آنجا نماد فرصتهای بیپایان، ثروت و موفقیت است؛ جایی که میتوان با تکیه بر دانش و هوش مالی به قلههای ثروت رسید. از سوی دیگر، همین نام برای برخی دیگر، تداعیگر ریسکهای نظاممند، طمع لجامگسیخته و حبابهای مالی است که اقتصاد جهان را به ورطه بحران میکشاند. تاریخ وال استریت پر از فراز و نشیبهای دراماتیک است: از دوران رونق دهه ۲۰ میلادی و سقوط بزرگ ۱۹۲۹، تا بحران مالی ۲۰۰۸. این تاریخ نشان میدهد که وال استریت هم میتواند موتور محرک نوآوری و رشد باشد و هم محلی برای تجمع ریسکهای بسیار زیاد.
در حقیقت، وال استریت یک تیغ دو لبه است. نظام مالی پیچیدهای که در آنجا شکل گرفته است، امکان تأمین مالی شرکتها، رشد اقتصادی و خلق ثروت را فراهم میکند. با این حال، پدیدههایی مانند معاملات با اهرم بالا، مشتقات پیچیده و نبود شفافیت کافی در برخی مواقع، میتواند منجر به بیثباتیهای گسترده شود. وظیفه شما به عنوان یک تریدر و سرمایهگذار حرفهای فارکس، این است که این نهاد را با دیدی متعادل تحلیل کنید: نه صرفاً به عنوان یک قهرمان و نه فقط به عنوان یک متهم، بلکه به عنوان یک سیستم حیاتی که باید قوانین و خطرات آن را به خوبی بشناسید تا بتوانید با موفقیت در آن فعالیت کنید.
تحلیل بنیادی چیست؟ کاربرد تحلیل بنیادی در بورس
تحلیل بنیادی چیست؟ در سادهترین تعریف، تحلیل بنیادی روشی است که ارزش ذاتی (Intrinsic Value) یک دارایی، خواه یک سهام، اوراق قرضه یا کالا، را بر اساس عوامل اقتصادی، صنعتی و مالی مرتبط ارزیابی میکند. به جای تمرکز بر نوسانات کوتاهمدت قیمت در نمودارها، تحلیلگر بنیادی مانند یک کارآگاه مالی عمل میکند؛ او به عمق صورتهای مالی شرکتها، مدل کسبوکار، مدیریت، و چشمانداز صنعت نگاه میکند تا تعیین کند که آیا قیمت فعلی بازار دارایی منصفانه، کمتر از ارزش واقعی (Undervalued) یا بیشتر از ارزش واقعی (Overvalued) است. هدف این است که داراییهایی را بیابیم که بازار در حال حاضر ارزش آنها را نادیده میگیرد.
کاربرد تحلیل بنیادی در بورس و فارکس تنها محدود به شناسایی سهامهای ارزان نیست. این روش یک چارچوب فکری برای سرمایهگذاری بلندمدت فراهم میکند. تحلیل بنیادی به شما کمک میکند که یک "صاحب کسبوکار" فکر کنید، نه صرفاً یک قمارباز در بازار. وقتی شما درک عمیقی از اینکه یک شرکت چطور درآمد کسب میکند، ریسکهای اصلی آن چیست، و پتانسیل رشد آن در پنج سال آینده چقدر است، پیدا میکنید، میتوانید با اعتماد به نفس بیشتری در برابر نوسانات روزانه بازار مقاومت کنید. این نوع تحلیل ابزار اصلی سرمایهگذارانی چون وارن بافت است که به خرید شرکتهای با کیفیت با قیمت مناسب اعتقاد دارند.
اهمیت تحلیل صنعت و محیط کلان اقتصادی
وقتی در حال ارزیابی یک شرکت هستیم، نمیتوانیم آن را در خلأ بررسی کنیم. شرکت در یک صنعت خاص و تحت تأثیر شرایط کلان اقتصادی فعالیت میکند. بنابراین، اهمیت تحلیل صنعت و محیط کلان اقتصادی بسیار بالا است. تحلیل صنعت شامل بررسی رقبا، موانع ورود برای شرکتهای جدید، قدرت خریداران و تأمینکنندگان، و چشمانداز کلی رشد بخش مربوطه است. مثلاً، یک شرکت عالی در یک صنعت رو به زوال، ممکن است به اندازه یک شرکت معمولی در یک صنعت رو به رشد، فرصت نداشته باشد.
در بُعد کلان، ما باید به عواملی مانند نرخ بهره، نرخ تورم، سیاستهای مالی دولت، و رشد تولید ناخالص داخلی (GDP) توجه کنیم. این عوامل بر هزینه استقراض شرکتها، قدرت خرید مصرفکنندگان و در نهایت، سودآوری شرکت تأثیر مستقیم میگذارند. اگر فدرال رزرو (بانک مرکزی آمریکا) نرخ بهره را افزایش دهد، وام گرفتن برای شرکتها گرانتر میشود و این میتواند بر ارزش ذاتی سهام تأثیر بگذارد. تریدرهای هوشمند فارکس همیشه میدانند که باد از کدام سمت میوزد و برای کاربرد تحلیل بنیادی در بورس، باید نگاهشان هم به صورت مالی شرکت باشد و هم به افق اقتصاد جهانی.
ارسال نظر