شناسه خبر: ۱۶۶۵۲۸
لینک کوتاه کپی شد

فرش دست باف مشهد نیازمند حمایت فرهنگی و ملی | امید به بازگشت شکوه یک هنر ملی

کارشناسان و صاحب نظران فرش دست باف، خواستار حمایت فرهنگی و ملی از این هنر در مشهد هستند.

فرش دست باف مشهد نیازمند حمایت فرهنگی و ملی | امید به بازگشت شکوه یک هنر ملی

به گزارش  مشهدفوری؛ هنر بافت فرش در ایران، سابقه‌ای دیرینه دارد و در این میان، سرزمین خراسان رضوی یکی از خاستگاه‌های مهم فرش ایرانی به شمار می‌رود؛ تاآنجاکه برخی پژوهشگران، ریشه اصلی بافت قالی پازیریک -قدیمی‌ترین فرش شناخته شده جهان- را نیز به این منطقه نسبت می‌دهند.

فرش دست باف، نه تنها جلوه‌ای از زیبایی و مهارت هنری، بلکه یکی از معتبرترین اسناد هویتی در بیان تاریخ و فرهنگ ایرانی است، با این حال در سال‌های اخیر، صنعت فرش در کشور و به ویژه در استان‌های صاحب نام این هنر، با چالش‌های جدی مواجه شده است و وضعیت تولید آن مساعد نیست، درحالی که موزه آستان قدس رضوی به عنوان دومین موزه بزرگ کشور، به محلی برای نمایش فرش‌های نفیس تبدیل شده و سالانه میزبان هزاران بازدیدکننده است، به گفته کارشناسان، حال فرش خراسان رضوی و مشهد خوب نیست؛ موضوعی که نیازمند توجه جدی مسئولان و متولیان فرهنگی و اقتصادی کشور است. 

با وجود این چالش ها، فرش دست باف خراسان رضوی همچنان زنده است و می‌تواند با نوآوری نسل جدید، حمایت‌های هوشمندانه دولتی و بازاریابی علمی، جایگاه شایسته خود را در بازار‌های جهانی بازیابد. فرش ایرانی هنوز قلب تپنده فرهنگ ماست و اگر با همت و عشق به آن بازگردیم، بی تردید دوباره خواهد درخشید.

فرش خراسان؛ روایت هویت، هنر و تاریخ

عبدا... احراری درمیان، بازنشسته جهادکشاورزی و پژوهشگر حوزه فرش، درباره ویژگی‌های فرش خراسان رضوی می‌گوید: فرش دست باف، هنری جامع از مجموعه هنرهاست که با عناصر متعددی، چون طراحی، بافت، رنگرزی و نقش آفرینی هنرمندان در ارتباط است.

این هنر اصیل، نه تنها جلوه‌ای از زیبایی شناسی ایرانی است، بلکه سندی هویتی برای قومیت‌ها و مناطق مختلف شناخته می‌شود. وی معتقد است که سبک بافت، نقشه فرش و حتی فضای تولید آن، در هر منطقه رنگ وبویی خاص دارد و بازتابی از آداب، رسوم و شرایط اقلیمی آن ناحیه است. 

احراری با اشاره به پیشینه تاریخی فرش خراسان‌ می‌افزاید: تا پیش از دوره صفویه و تیموریان، بخش مهمی از فرش‌های این منطقه در شهر هرات عرضه می‌شد؛ برای نمونه، نقشه «ماهی درهم» یا «ریزه ماهی» که امروزه در خراسان رایج است، در بازار جهانی با نام «فرش هراتی» شناخته می‌شود. به گفته این پژوهشگر، در دوران صفویه و به دستور شاه عباس و دیگر شاهان این سلسله، کارگاه‌های سلطنتی فرش بافی در شهر‌های مختلف تأسیس و به محلی برای تجمع هنرمندان و تولید آثار نفیس، تبدیل شد.

یکی از این کارگاه‌ها در شهر مشهد راه اندازی شد و از آن زمان، فرش بافی در خراسان رضوی رسمیت و رونق بیشتری یافت. هرچند فرش درمیان عشایر، روستاییان و شهرنشینان نیز بافته می‌شود، در کارگاه‌های رسمی، توجه بیشتری به جنبه‌های هنری و کیفیت مطلوب تولید می‌شود. خراسان رضوی همواره از ظرفیت‌های بالقوه‌ای در زمینه تولید فرش برخوردار بوده است و این میراث ارزشمند، نیازمند توجه و حمایت بیشتر برای حفظ و توسعه است.

فرش خراسان رضوی؛ میراثی از طبیعت، قومیت و هنر

احراری در ادامه می‌گوید: خراسان رضوی با برخورداری از مناطق کوهستانی، همواره محل پرورش گوسفندانی بوده که پشم مرغوب آن‌ها در تولید فرش‌های باکیفیت، نقش مهمی داشته است. این منطقه همچنین از مراکز اصلی کشت پنبه و پرورش ابریشم بوده و مواد اولیه بافت فرش در آن از کیفیت مطلوب برخوردار است.

وی با تأکید بر نقش قومیت‌های مختلف ساکن در استان، می‌افزاید: تنوع قومی در خراسان رضوی، موجب شکل گیری سبک‌های متنوعی در بافت فرش شده است. درمیان عشایر، طوایف و روستاییان، فرش نه تنها کالایی تزیینی بلکه ابزاری کاربردی برای زندگی روزمره بوده است؛ به گونه‌ای که حتی بالش، تشک و دیگر لوازم خانگی نیز به شیوه فرش بافی، تولید می‌شده و با اقلیم منطقه هماهنگ بوده است.

احراری با اشاره به تاریخچه فرش خراسان رضوی، ادامه می‌دهد: در دوره صفویه، شرکت‌های معتبری مانند «قالی شرق» با مرکزیت بیرجند در منطقه خراسان رضوی شکل گرفتند. در دوره‌های قاجار و پهلوی اول، نیز مشهد به یکی از مراکز مهم تولید فرش کشور تبدیل شد؛ تاجایی که هنرمندانی از نقاط مختلف ایران، ازجمله تبریز، به مشهد مهاجرت کردند و در آنجا ساکن شدند تا فرش‌هایی با سبک خراسانی ببافند.

وی از عبدالمحمد عمواوغلی، به عنوان یکی از قالی بافان برجسته مشهد در اواخر دوره قاجار و اوایل پهلوی یاد می‌کند؛ هنرمندی که آثار نفیسش امروز در کاخ موزه سعدآباد و دیگر موزه‌های معتبر جهان نگهداری می‌شود.

به گفته این پژوهشگر، فرش مشهد با الهام از بافت تبریز و طرح‌های کرمان، اما با روح و رنگ خراسانی، سبک خاص خود را پیدا کرده است؛ سبکی که آن را به یک برند مستقل در دنیای فرش، تبدیل کرده و هویتی منحصر‌به‌فرد به آن بخشیده است؛ ازجمله ویژگی‌های قالی مشهد، استفاده از رنگ قرمز لاکی است که از نوعی حشره شبیه کفشدوزک به دست می‌آید؛ رنگی طبیعی و منحصر‌به‌فرد که جلوه‌ای خاص به این فرش‌ها می‌بخشد.

رنگرزی در خراسان رضوی، آیینی بود

این پژوهشگر حوزه فرش دست باف، با اشاره به ویژگی‌های منحصر‌به‌فرد فرش خراسان رضوی می‌گوید: شیوه‌های رنگرزی در این منطقه، نه تنها فنی بلکه آیینی بوده است. کارگاه‌های رنگرزی بیشتر در اطراف حرم مطهر رضوی مستقر بودند و مراسم خاصی در آن‌ها رعایت می‌شد؛ برای نمونه، هنرمندانی، چون خالق پور اجازه نمی‌دادند کسی بدون وضو وارد کارگاه شود و معتقد بودند که رنگ خوب، حاصل پاکی نیت و رعایت آداب است.

وی می‌افزاید: در بسیاری از قالی‌های ریزبافت خراسانی، ابریشم به کار نرفته است، اما همچنان نفیس و ارزشمند هستند. این فرش‌ها با پشم دست ریس گوسفندان بلوچی بافته می‌شوند و حال وهوای خاص مشهد را در خود دارند. صرفا با کپی برداری از نقشه یک منطقه، نمی‌توان روح آن را در بافت فرش بازآفرینی کرد.

احراری با انتقاد از وضعیت فعلی صنعت فرش در کشور، بیان می‌کند: در سال‌های اخیر، جایگاه فرش نه تنها در خراسان رضوی بلکه در سطح ملی و جهانی ضعیف شده است. فرش از حوزه صنایع دستی، جدا شده و به صنعت پیوسته و صنعت نیز با معدن، تلفیق شده است. درنتیجه، نگاه کلان محور صنعت، جایی برای فرش باقی نگذاشته است؛ نه تولیدکنندگان انگیزه کافی دارند، نه مسئولان توجه لازم را به این هنر-صنعت دارند.

وی استفاده از الیاف مصنوعی، پلی استر و روش‌های بی گره بافی را از عوامل کاهش کیفیت فرش، می‌داند و می‌گوید: هرچه از سنت‌های اصیل فاصله گرفته‌ایم، کیفیت فرش نیز افت کرده است. حتی نقشه‌های فرش خراسانی در دیگر مناطق کپی می‌شود، اما حال وهوای بومی آن قابل تقلید نیست. 

به گفته این پژوهشگر، امروز بیشتر فرش‌ها در شهرستان نیشابور و به صورت کارگاهی تولید می‌شود. فرش بافی به سه شیوه کارفرمایی، مشارکتی و خویش فرمایی رواج دارد که در این میان، قالی‌های کارفرمایی از کیفیت بهتری برخوردارند. احراری توضیح می‌دهد: در شیوه کارفرمایی، استادکار بر روند بافت نظارت دارد، مواد اولیه به درستی تأمین می‌شود و نقشه مشخص است. این روش، یادآور سبک کاری استادانی، چون عمواوغلی است که بافندگان متعددی را تحت نظر داشتند.

وی در پایان یادآوری می‌کند: در بافت‌های خویش فرما نیز نمونه‌های استثنایی و باکیفیت دیده می‌شود، اما به طورکلی نبود نظارت، نقشه مشخص و مواد اولیه استاندارد، موجب افت کیفیت در این نوع تولید، شده است.

سردرگمی مدیریتی، جایگاه فرش را تضعیف کرده است

احراری با انتقاد از وضعیت مدیریت این هنر-صنعت در کشور می‌گوید: فرش باید به متخصصان آن واگذار شود و حوزه فرش به صنایع دستی بازگردد. احیای سازمان فرش و صنایع دستی، می‌تواند گامی مؤثر در سامان دهی این حوزه باشد. وی با اشاره به پراکندگی مدیریتی فرش در نهاد‌های مختلف می‌افزاید: اکنون، فرش زیرمجموعه وزارت صنعت و معدن قرار دارد، درحالی که گلیم در حوزه میراث فرهنگی تعریف شده است.

این تقسیم بندی نه تنها موجب سردرگمی شده، بلکه باعث شده است فرش در هیچ یک از این وزارتخانه‌ها جایگاه واقعی خود را نداشته باشد. برخورد با فرش، گاه شبیه به یک کودک سرراهی است که هیچ فردی مسئولیت آن را به طور جدی نمی‌پذیرد. احراری تأکید می‌کند: در وزارت صنعت و معدن، توجه چندانی به فرش نمی‌شود و وزیر مربوط، سالانه زمان محدودی را به این حوزه اختصاص می‌دهد.

 اولویت این وزارتخانه، صنایع بزرگ است و صنعت فرش درمیان آن‌ها گم شده است. وی با اشاره به معدود اقدامات انجام گرفته در سال‌های اخیر می‌گوید: یکی از نمونه‌های قابل توجه، بافت فرش‌هایی با مقیاس بزرگ به سفارش کشور‌های عربی حوزه خلیج فارس بوده که آن هم توسط بخش خصوصی انجام شده و دولت نقشی در آن نداشته است.

پژوهشگر حوزه فرش، خواستار فعال‌تر شدن سفارتخانه‌ها و رایزنان فرهنگی و اقتصادی در حمایت از فرش ایرانی می‌شود و می‌افزاید: اگر همه نهاد‌ها به صورت جدی وارد عمل شوند، شاید بتوان تحولی در این حوزه ایجاد کرد. اما متأسفانه سال هاست که فریاد می‌زنیم و کسی توجه نمی‌کند. زمانی انتقاد‌ها موجب ناراحتی مسئولان می‌شد، اما امروز حتی واکنشی هم نشان نمی‌دهند.

فرش ایرانی؛ سفیر صلح فرهنگ ایران

همچنین آدرینا ملکشاه، از فعالان و متخصصان برجسته حوزه فرش دست باف، درباره وضعیت فعلی این صنعت در خراسان رضوی بیان می‌کند: با وجود دشواری‌های اقتصادی و تحریم‌های بین المللی، فرش دست باف ایران، همچنان یکی از نماد‌های اصیل فرهنگی و هنری کشور محسوب می‌شود و ظرفیت بی نظیری برای ارزآوری و اشتغال زایی دارد. به گفته وی، فرش خراسان رضوی که از گذشته تا امروز یکی از قطب‌های مهم تولید فرش در کشور بوده است، به دلیل افزایش هزینه‌های مواد اولیه، نوسانات نرخ ارز و کاهش صادرات، در وضعیت مطلوبی قرار ندارد.

وی می‌افزاید: اکنون تولیدکنندگان با چالش تأمین مواد اولیه روبه رو هستند و روند تولید تا رسیدن به مصرف کننده، بسیار زمان بر است، با این حال هنوز عشق و پشتکار درمیان بافندگان جاری است؛ زیرا فرش دست باف تنها یک کالا نیست، بلکه میراثی فرهنگی و روحی از هنر ایرانی است.

کارشناس ارشد فرش دست باف با اشاره به اهمیت نقش دولت و بخش‌های حمایتی برای تقویت این هنر تأکید می‌کند: بازاریابی، تبلیغات و آگاهی رسانی عمومی درباره ارزش واقعی فرش دست باف، نیازمند توجه بیشتر است. اگر حمایت‌های دولتی در بخش تبلیغات و مارکتینگ تقویت شود، تولیدکنندگان و هنرمندان با انگیزه بیشتری در این مسیر گام برمی دارند. باید آگاهی عمومی درباره تفاوت فرش دست باف و ماشینی افزایش بیابد؛ چراکه بسیاری از مردم از زیان‌های الیاف مصنوعی و مزایای فرش طبیعی، اطلاع کافی ندارند.

ارزش اجتماعی هنر فرش دست باف، به جوانان معرفی شود

ملکشاه در ادامه به نقش نسل جدید و کارآفرینان جوان اشاره می‌کند و می‌گوید: چالش امروز ما، این است که تولیدکنندگان کمتر به تغییر سلیقه جهانی و رنگ آمیزی‌های نو توجه می‌کنند. نسل جدید می‌تواند با دید خلاق و آشنایی با طراحی مدرن، طرح‌هایی خلق کند که هم با سلیقه بازار امروز داخلی و خارجی سازگار باشد و هم اصالت هنر ایرانی را حفظ کند.

پژوهشگر حوزه فرش دست باف یادآوری می‌کند: گرچه دانشگاه‌های معتبر کشور مانند تهران، اصفهان، تبریز، کرمان و کاشان، سال هاست رشته فرش را به شکل علمی دنبال می‌کنند، استقبال دانشجویان کمتر شده است. نسل امروزی صبور نیست؛ چون فرش دست باف، هنری زمان بر و پرزحمت است، نیاز به آگاهی و حمایت دارد. باید ارزش اجتماعی این هنر به جوانان معرفی شود تا درک کنند که فرش دست باف نه فقط یک هنر، بلکه دومین پرچم فرهنگی ایران در جهان است.

این صادرکننده بر لزوم اتحاد بخش‌های دولتی و خصوصی برای عبور از مشکلات اقتصادی تأکید می‌کند و می‌گوید: تحریم‌ها همیشگی نبوده است، اما اگر امروز آموزش، تبلیغات و آگاهی رسانی مردمی درست انجام شود، می‌توانیم این هنر ملی را احیا کنیم. هر ایرانی با هر بودجه‌ای، می‌تواند صاحب یک فرش دست باف باشد. مهم، فرهنگ سازی و درک ارزش واقعی این میراث جاوید ایرانی است.

وی با تأکید بر اینکه فرش ایرانی تنها کالایی اقتصادی نیست، بلکه بخشی از هویت و فرهنگ کشور به شمار می‌رود، می‌گوید: دولت باید با نگاهی ملی و فرهنگی به این حوزه ورود کند. فرش ما همانند زعفران و پسته، از نماد‌های اصیل ایران است و حتی در طول تاریخ، نقش «سفیر صلح» میان ملت‌ها را داشته است.

حمایت از آن، حفظ میراث و اصالت ایرانی است، نه فقط یک فعالیت اقتصادی. ملک شاه با اشاره به اهمیت آگاهی عمومی درباره کیفیت فرش‌های دست باف می‌افزاید: بسیاری از خانواده‌ها تفاوت میان فرش‌های سالم و استاندارد با نمونه‌های مصنوعی یا نامرغوب را نمی‌دانند، درحالی که انتخاب درست می‌تواند علاوه بر زیبایی، سلامت فضا را نیز تضمین کند. اینجا جای آموزش و اطلاع رسانی دولت و رسانه‌ها خالی است.

تولیدکننده فرش دست باف ضمن انتقاد از ورود فرش‌های قاچاق از کشور‌های همسایه می‌گوید: در سال‌های اخیر، قاچاق فرش از مرز‌های شرقی به ویژه خراسان رضوی شدت گرفته است؛ فرش‌هایی با ظاهر زیبا، اما کیفیت نامطلوب که گاه به نام فرش ایرانی فروخته می‌شوند. این پدیده نه تنها بازار داخلی ما را تحت تأثیر قرار داده است، بلکه هویت تولید ایرانی را نیز مخدوش می‌کند.

مدرس دانشگاه و داور المپیاد کشوری طراحی فرش که سال هاست در عرصه تولید و صادرات فعال است، ضمن اشاره به چالش‌های اقتصادی و نبود ارتباط مؤثر بین تولیدکنندگان و بازار جهانی، می‌گوید: تحریم ها، نوسانات ارزی و عضو نبودن ایران در سازمان تجارت جهانی، باعث شده است تولیدکننده نتواند در نمایشگاه‌های خارجی حضور مؤثر داشته باشد. وقتی صادرات کم شود، زنجیره فعالان طراح تا بافنده و رنگرز دچار رکود می‌شود. این شرایط درنهایت باعث کاهش جذب نسل جوان به این رشته خواهد شد.

 

منبع: شهرآرا

ارسال نظر